ببینم توی زندگی ام چی یاد گرفتم؟!

خیلی فکر کردم ببینم توی زندگی ام چی یاد گرفتم؟!

دیدم هر بار که مرحله ای رو گذروندم خیلی چیزها رو پشت سرم رها کردم  و حالا فقط دارم میرم
صفحه صفحه زندگی ام پر شده بود از خشم و تحقیر و حرفهایی که زده نشد
فریادهایی که شنیده نشد
و اشک هایی که در تاریکی شب در سکوت بی معنای آسمان زیر نور ستاره ها تنهای تنها جلوی چشمهای خدا ریخته شد

با خودم فکر کردم و از خدا پرسیدم:

"مگه تو منو دوست نداری؟"

گفت:"چرا....خیلی دوستت دارم!"
بهش گفتم:"دلت میاد اینطوری اذیت بشم؟!خودت داری می بینی به چه روزی افتادم؟!خدا جون از آدمای دنیا خسته شدم چجوری بیام پیشت؟!"

گفت:"آماده نیستی.....برای اومدنت زمانی هست..."

حرفشو قطع کردمو و گفت:"نه ...دیگه تحمل ندارم.....دیگه کارم تمومه.....چنگالهای گرگ شب گلوی منو داره فشار میده.........خدایا می ترسم.....سردم شده.....پناهی ندارم.....چیزی ندارم که باهاش دنیام رو بسازم....."
خدا لبخندی زد و گفت:"منو داری.....توی دلت رو نگاه کن.....صدای دلت رو گوش کن .....من همونجا برات یه پیام گذاشتم...."

سرمو انداختم پایین و بهش گقتم:"شوخیت گرفته نه؟وقتی داشتی منو خلق میکردی هم همینطوری مسخره ام کردی؟"

این دفعه دیگه خدا چیزی نگفت فقط لبخند زد و .........

اونوقت صدای درونم رو شنیدم که منو به خوندن این کلمات نورانی دعوت میکرد.....

بسم الله الرحم الرحیم

الحمدلله رب العالمین،الرحمن الرحیم،مالک یوم الدین،ایاک نعبد و ایاک نستعین

اهدنا صراط المستقیم،صراط الذین انعمت علیهم غیر مغضوب علیم ولاضالین

قلبم آروم شد ......نمی دونم بعدش انتظار چه چیزی داشتم ولی آروم شدم
ترجیح میدم خدا همینطوری توی دلم بمونه و باهام حرف بزنه

صدای مهربونش رو دوست دارم

وقتی گریه میکنم/وقتی می خندم

وقتی از ته قلبم شادم/اول به اون تبریک میگم

چون تنها کسیه که اول از همه می تونه منو شاد کنه

شاید قلبم زو آدما شکسته باشن ولی خدا بهم یه قلب جدید داده

اینجا فقط خودمم و خودش!

--اینجانب دختری با ماست شیشه ای هستم.از همه کسانی که به وبم میان تشکر میکنم....می تونین برای تبادل لینک بهم اطلاع بدین خوشحال میشم.....ضمنا میتونین عضو گروه ما بشین خوشحال میشیم ......دکمه join یادتون نره.....ازد یدن پیامهاتون خیلی خوشحال میشم....پس ما رو از پیامهاتون بی تصیب نکنید.---

https://telegram.me/redribbon26